در شروع یک کار جدید همیشه یکی از اولین سوالات ما "از کجا شروع کنم؟" است. در این مقاله ما مرحله به مرحله گروه بندی کلمات کلیدی را به شما آموزش خواهیم داد.
برای شروع یک لیست احتمالی از کلمات کلیدی خود تهیه کنید سپس کلماتی که به نظر شما احتمال رتبه بندی بالاتری دارند را از بین آنها انتخاب کنید.
در این مطلب ما 3 دسته گروه بندی کلمات کلیدی را به شما پیشنهاد میدهیم.
گروهبندی کلمات کلیدی بر اساس موضوع اصلی (Parent Topic)
در زیر لیستی از کلمات کلیدی آمده است:
- سر هم کردن یک کامپیوتر (منظور از سر هم کردن این است که به جای اینکه همه قطعات را باهم بخرید، هر قطعه کامپیوتر را جدا بخرید و خودتان سر هم کنید)
- آیا سر هم کردن کامپیوتر آسان است
- سر هم کردن یک کامپیوتر برای خودم چقدر هزینه دارد
- برای سر هم کردن یک کامپیوتر شخصی به چه چیزی نیاز است
- چگونه برای خود لپتاپ سر هم کنم
شاید برایتان سؤال باشد که ، باید برای هر کلمه کلیدی یک صفحه جدا درست کنید یا همه آنها در یک صفحه هدف گذاری شوند؟
میتوانید با دیدن نتایج جستجوی زیر در گوگل این موضوع را بهتر درک کنید.
آیا همه کلمات کلیدی مربوط به یک موضوع هستند؟ (در اینجا منظور از موضوع «نحوه سر هم کردن کامپیوتر است») یا اینکه کلمات کلیدی موضوعات جدا از هم دارند؟
برای مثال، در نتایج جستجوی «سر هم کردن کامپیوتر» و «آیا سر هم کردن کامپیوتر آسان است» ، تعدادی از نتایج در هر دو جستجو یکی هستند.
نتایج هر دو جستجو پستهایی در رابطه با سر هم کردن کامپیوتر هستند. پس منطقیتر است به جای استفاده از دو صفحه، هر دوی این کلمات کلیدی را در یک صفحه هدفگذاری کنیم. این موضوع به ما میگوید که «آیا سر هم کردن کامپیوتر آسان است» زیرمجموعه موضوع اصلی "سر هم کردن کامپیوتر" است.
حالا عبارت «چطور یک لپتاپ بسازم» را در گوگل جستجو میکنیم:
تقریباً تمام نتایج راجع به سر هم کردن لپتاپ است، نه کامپیوتر. این نتیجه به ما میگوید که «چطور لپ تاپ بسازم» زیرشاخهای از یک موضوع قبلی نیست. باید برای رتبه گرفتن در این کلمات کلیدی از روش دیگری استفاده کنیم.
با اینکه این رویکرد مفید است اما مشکل بزرگی نیز دارد چنین رویکردی در مقایس بزرگ قابل اجرا نیست . شما قادر نیستید تمام نتایج جستجوی کلمات کلیدی خود را بررسی کنید. خیلی طول میکشد.
در کلیدواژه اکسپلورِر (Keyboard Explorer) ، راه حل ما برای مشکل بالا مشخص کردن «موضوع اصلی» برای هر کلمه کلیدی است. برای مشخص کردن «موضوع اصلی» صفحه با بالاترین رده مرتبط با کلیدواژه را انتخاب میکنیم و کلمات کلیدی که بیشترین ترافیک را دارند پیدا میکنیم.
بیاید کلمات کلیدی قبلی را در Keyboard Explorer وارد کنیم و «موضوعات اصلی» آنها را بررسی کنیم.
چیزی که در اینجا میبینم همان نتایج جستجو در گوگل را بازتاب میکند. بیشتر کلمات کلیدی ما Long Tail Keyword هستند که در زیر مجموعه، موضوع اصلی ما قرار میگیرند. فقط «ساخت لپ تاپ» است که موضوع اصلی متفاوتی دارد و به صفحهای جدای خودش نیاز دارد.
گروهبندی کلمات کلیدی بر اساس هدف جستجو
کلمات کلیدی زیر را در نظر بگیرید :
- لپتاپ گیمینگ زیر 1000 (دلار)
- نحوه سر هم کردن کامپیوتر
- لپتاپهای اچ پی
- کامپیوتر رومیزی
- بهترین لپتاپهای گیمینگ
اگر صاحب یک فروشگاه آنلاین و یک وبلاگ هستید، باید بدانید کدام را در پستهای وبلاگ و کدام کلمه را در صفحات فروشگاه هدفگذاری کنید.
برای بعضی از کلمات کلیدی، چنین چیزی واضح است. برای «نحوه سر هم کردن کامپیوتر» صفحه محصولات ایجاد نمیکنید چون منطقی نیست. واضح است که جستجوگران یک پست وبلاگ میخواهند که توضیح دهد چگونه یک کامپیوتر سر هم کنند، نه یک صفحه محصولات برای فروش قطعات کامپیوتر.
اما کلمه کلیدی «لپتاپهای گیمینگ زیر 1000دلار» چطور؟ باید یک پست وبلاگ در رابطه با بهترین لپتاپهای گیمینگ داشته باشیم؟ یا یک صفحه دستهبندی شده در فروشگاه مثل تصویر زیر که تمام لپتاپهای گیمینگ زیر 1000 دلار را نشان میدهد؟
با توجه به اینکه هدف شما این است که لپتاپهای بیشری بفروشید، احتمالاً تمایل دارید یک صفحه دستهبندی شده ایجاد کنید و تمام لپتاپهای که دارید را بگذارید برای فروش.
این کار اشتباه است چرا که چنین محتوایی با نتیجه ای که جستجوگران میخواهند ببینند همخوانی ندارد (هدف از جستجو).
از کجا این موضوع را بفهمیم؟ اگر بالاترین صفحات در نتایج جستجوی گوگل این کلیدواژه را ببینید، تقریباً همهشان پستهای وبلاگی هستند که بهترین لپتاپهای گیمینگ در ازای قیمتشان را لیست کردهاند.
گوگل قصدتان را بهتر از هرکسی میفهمد، برای همین اولین نتایج جستجوی یک کلیدواژه معمولاً معیار خوبی برای پیدا کردن هدف جستجو است. اگر میخواهید بهترین ردهبندی را داشته باشید، شما هم باید مثل صفحات ردهبندی شدهی نتایج صفحه اول، چنین محتوایی تولید کنید.
شما میتوانید اولین نتایج جستجوی کشورتان را در کلیدواژه اکسپلورر مشاهده کنید. فقط کافیست روی نشان «SERP» کلیک کنید.
همانطور که کلمات کلیدی را بررسی میکنید، میتوانید از لیستهای درون کلیدواژه اکسپلورر استفاده کنید تا سریعتر و راحتتر کلمات کلیدی را براساس هدف گروهبندی کنید.
توصیه: در چک لیست سئو خود بخشی را به دسته بندی کلمات کلیدی اختصاص دهید تا این مرحله را با دقت تمام انجام دهید.
گروهبندی کلمات کلیدی بر اساس ارزش کسب و کار
کلمات کلیدی زیل را در نظر بگیرید:
- نحوه سر هم کردن کامپیوتر
- کامپیوتر چیست
- لپتاپ dell xps 13 در برابر macbook pro
- نقد و بررسی macbook pro 16
- hp laptop elitebook 2570p intel core i5 3210m newegg
برای اندازهگیری ارزش این کلمات کلیدی ، خیلی از بازاریابان محتوا و سئو این کلمات را به مسیر خریدار(فرآیندی که مردم قبل از خرید طی میکنند) ارتباط میدهند. طرز فکر سنتی میگوید هرچه افراد در مراحل مقدامتی خود باشند احتمال خرید کمتر است.
چطور اینکار را میکنند؟ محبوبترین روش این است که کلیدواژه ها را به 3 دسته تقسیم کنید: TOFU,MOFU,BOFU . به طور کلی، کلمات کلیدی TOFUبیشترین ترافیک را دارند، اما بازدیدکنندگان آن فعلاً قصد خرید ندارند. و کلیدواژههای موفو و بوفو ترافیک کمتری دارند، اما بازدیدکنندگان این کلمات کلیدی احتمال مشتری شدن بیشتری دارند.
اینها مثالهایی برای کلمات کلیدی TOFU,MOFU,BOFU در سایت Ahrefs هستند:
- دهانه قیف (TOFU=Top Of The Funnel): بازاریابی آنلاین (برخط)، سئو چیست، نحوه افزایش ترافیک وبسایت
- میانه قیف (MOFU=Middle Of The Funnel): نحوه تحقیق در رابطه با کلیدواژه، نحوه ساخت لینک، نحوه حسابرسی وبسایت
- انتهای قیف (BOFU=Bottom Of The Funnel): Moz در برابر Ahrefs ، نقدها و بررسیهای Ahrefs ، تخفیفهای Ahrefs
Ahrefs این مفاهیم را به دلایل زیرمحدوده کننده و گمراه کننده میداند.
- اول اینکه، در نظر نمیگیرد که این امکان وجود دارد که شما میتوانید یک فرد کاملا نا آگاه را در مرحله به مرحله خرید (در یک صفحه) راهنمایی کنید و وی را به هدف خود برسانید. این کارِ تبلیغ کننده های نویسانی (direct response copywriters) است آنها تبلیغهایشان را براساس توفو، موفو یا بوفو نمینویسند. آنها تبلیغی میسازند که مشتری که به سختی به مشکل خود آگاه است را نیز به صفحه خرید هدایت میکنند.
- دوم، برچسب زدنTOFU,MOFU,BOFU بر روی بعضی از کلیدواژه چالش برانگیز است چرا که مفاهیم همیشه خطکشی شده نیستند. برای مثال، «ابزار ساخت لینک» برای ما میتواند موفو یا بوفو باشد. بستگی دارد چطور به آن نگاه کنید.
- سوم، بعضی از بازاریابان تعریفشان از توفو را آنقدر گسترده میکنند که شامل موضوعات نامرتبط هم میشود. به طور مثال: Hubspot یک پست در رابطه با ایموجی بالا انداختن شانه دارد که کلی ترافیک میآورد.
با توجه به اینکه hobspot نرمافزار بازاریابی داخلی میفروشد، در دستهی توفو قرار میگیرد چرا که تقریباً محال است بازدیدکنندگان را تبدیل به مشتری کرد.
تقریباً هیچکدام از آنها به فروشهای Hubspotاحتیاجی پیدا نمیکنند.
به همین دلیل، ترجیح میدهیم کلمات کلیدی بر اساس مسیر خرید ترتیببندی نشود و بهتر است سر توفو، موفو یا بوفو وقت نگذاریم. به جای اینکار، چیزی ساده و عینی به نام «نمره کسب و کار» ایجاد کردیم که در مشخص کردن ارزش یک کلیدواژه به ما کمک میکند. این موضوع به این بستگی دارد که محصولاتمان را چطور در محتواهایمان ارائه میکنیم.
اینجا مثالی از معیارهای نمردهدهی برای پستهای وبلاگی آورده شده:
- محصول ما یک راه حل بدون جایگزین برای یک مشکل است (امتیاز 3)
- محصول ما کمی کمک میکند، اما برای حل مشکل ضروری نیست (امتیاز 2)
- محصول ما به طور موقت مطرح میشود (امتیاز 1)
- اصلاً امکان مطرح کردن محصول ما وجود ندارد.(امتیاز 0)
با قرار دادن این امتیازها برای مطالب سایت میتوانیم به خوبی بفهمیم که کدام موضوعات بیشترین ارزش کسب و کاری را دارند. در سایت ما به ندرت پستی با نمره صفر پیدا خواهید کرد که در آن امکان مطرح کردن محصول وجود نداشته باشد.