- باباجان شغلت چیه؟
+ تولید محتوا
- یعنی چی بابا؟
+ ...
این مکالمهای است که فکر میکنم همه کسانی که تولید محتوا میکنند حداقل یک بار تجربهاش کردهاند. درست مثل من که یک روز در مهمانی با همین مکالمه گیر افتادم و نتوانستم جواب پدربزرگ پیرم را بدهم. واقعا تولید محتوا چیست؟ اصلا محتوا چیست؟ این چه شغلی است که بیشتر آدمها هنوز درکی از آن ندارند؟
خب اگر شما هم با این سوالها مواجه شدهاید، خبر خوبی برایتان دارم. امروز قرار است یک بار برای همیشه به این سوال جواب بدهم تا مثل من گیر نیفتید. بیایید شروع کنیم.
- محتوا چیست؟ وقتی از محتوا حرف میزنیم دقیقاً از چه حرف میزنیم؟
- محتوا یا محتوی
- تولید محتوا یعنی چه؟
- تولید محتوا با تبلیغات چه فرقی دارد؟
- تاریخچه محتوا؛ ردپای تولید محتوا در گذر زمان
- چه کسانی به محتوا نیاز دارند؟
- چرا تولید محتوا مهم است؟
- کسبوکاری به اسم محتوا
- شغل تولید محتوا چیست؟
- مسیر پیش روی شما به عنوان کارشناس تولید محتوا
- چگونه تولید محتوا کنیم؟
محتوا چیست؟ وقتی از محتوا حرف میزنیم دقیقاً از چه حرف میزنیم؟
برنامههای تلوزیونی، تبلغیات روی بیلبوردها، کلیپهای خندهداری که اینفلوئنسرهای اینستاگرام میسازند، متن توئیتهایی که میخوانیم، مقالهای که گوگل در جواب سوالی به ما نشان میدهد (مثلا همین متنی که الان دارید میخوانید)، توضیحات محصولاتی که میخواهیم به صورت اینترنتی بخریم، همه اینها محتوا هستند. محتوا مثل هواست؛ همهجا هست و انقدر همیشه بوده که متوجهش نمیشویم. بیایید ببینیم ویژگی مشترک همه این چیزهایی که بهشان میگوییم محتوا چیست:
- پیامی را منتقل میکنند
- مخاطبان خاصی دارند
- منتشر میشوند
- از طریق یک ابزاری به دست مخاطبان میرسند
محتوا هر پیامی است که از طریق ابزارهای دیجیتالی (سایت، شبکههای اجتماعی، ایمیل و ...) منتشر میشود و به دست مخاطبان مشخصی میرسد. محتوا آن چیزی است که فاصله بین کسبوکارها و مخاطبانشان را از میان برمیدارد و آنها را وارد تعامل با مردم میکند. محتوا همان شاه کلید معروف است؛ چیزی که درهای اعتماد را باز میکند.
محتوا یا محتوی
تا حالا این کلمهها را در لغتنامه بررسی کردهاید؟ وقتی قسمت مربوط به حرف «میم» را باز میکنیم تا دنبال واژه محتوا بگردیم، احتمالاً کمی گیج میشویم. دو کلمه با اندکی تفاوت در نگارش اما با دو معنای کاملاً متفاوت به چشممان میخورد: محتوا و محتوی
«محتوی» در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین اینطور معنی شده: گرداگرد، فراگیرنده، شامل، کسی یا چیزی که دیگری را در بر میگیرد. درحالیکه «محتوا» چیزی است که درون قالبی قرار میگیرد.
جالب شد! این دو کلمه علیرغم شباهتهای ظاهری زیادشان، در معنا از زمین تا آسمان فرق دارند. بیاید با یک مثال بیشتر با این موضوع آشنا شویم:
فرض کنیم سه نفر در مورد موضوعی یکسان عقیدهای دارند که میخواهند آن را منتشر کنند؛ مثلاً فقر و تبعات آن برای جامعه.
یکی از این سه نفر مسئله فقر و تبعاتش را در قالب یک فیلم سینمایی منتشر میکند. دیگری کنفرانسی با همین موضوع برگزار میکند و نفر سوم داستانی با این موضوع مینویسد. هر سه یک دغدغه مشترک دارند و یک موضوع را نشان میدهند؛ ولی به روشهای مختلف.
تفاوت میان محتوا و محتوی همین است. محتوا آنچیزی است که این سه نفر قصد گفتنش را داشتهاند، اما محتوی قالبهای متفاوتی است که محتوایشان را در آن گنجانده و ارائه کردهاند.
درواقع محتوا مانند آبی است که در ظرف(محتوی)های مختلف، شکلهای متفاوتی به خودش میگیرد.
حالا که تکلیفمان با معنی این دو کلمه معلوم شد، میشود حدس زد که اینجا و برای منظوری که ما داریم، کلمه «محتوا» صحیح است.
تولید محتوا یعنی چه؟
تولید محتوا یعنی خلق محتوایی که پیش از این وجود نداشته، یا بازآفرینی محتوایی که قبلا تولید شده -ولی بهشکلی کاملا جدید و خلاقانه. اگر فرض کنیم محتوا «حرفی که میخواهید بزنید» باشد، تولید محتوا «حرفزدن» است؛ مجموعهای از اقدامات و فعالیتها که با بیان دغدغهها، برانگیختن احساسات، افزایش اطلاعات، اشتراکگذاری اخبار و... حرف شما را به گوش دیگران میرساند. تولید مقاله، ویدئو، تصویر و پادکست همه نوعی تولید محتوا هستند.
اصلا بیایید یک مثال سادهتر بزنیم.
تولید محتوا مثل آشپزی در آشپزخانهای پر از مواد اولیه ناب است.
تصور کنید وارد آشپزخانهای میشوید که همهچیز در آن وجود دارد -از ادویهجات خوشعطر و طعم گرفته تا میوههای رنگارنگ و سبزیجات تازه. این آشپزخانه دقیقاً مثل دنیای بزرگ و رنگارنگ تولید محتوا است. شما به عنوان آشپز، یا بهتر بگوییم تولیدکننده محتوا، باید بدانید که چگونه از این مواد اولیه برای خلق یک غذای خوشمزه (یک محتوای جذاب و خوشخوان) استفاده کنید. مراحل کار شما دقیقا مثل مراحل کار یک آشپز ماهر است:
مرحله اول: انتخاب مواد اولیه
فرض کنید میخواهید سالاد میوه درست کنید. اول باید میوههایی را که میخواهید، انتخاب کنید. در تولید محتوا هم همینطور است؛ شما باید تصمیم بگیرید که کلمات، تصاویر، ویدیوها و حتی ایموجیها را با چه ترکیبی کنار هم قرار دهید تا بهترین تأثیر را بر خواننده بگذارید.
مرحله دوم: استفاده از چاشنیها
همانطور که یک آشپز ماهر، نمک و فلفل را با دقت به غذا اضافه میکند، شما هم باید با احساسات خواننده بازی کنید. طنز را بهعنوان نمک و داستانپردازی را به مثابه فلفل ببینید. هرکدام از این چاشنیها در جای خود، به شما کمک میکنند تا تجربهای لذتبخش و به یادماندنی را برای مخاطب خلق کنید.
مرحله سوم: پختوپز
حالا وقت آن است که همه این مواد را کنار هم قرار دهید و شروع به پختن کنید. تولید محتوا هم همین است؛ نوشتن، ویرایش، ترکیب تصاویر و کلمات و سپس انتشار. همانطور که یک غذا نیاز به زمان دارد تا به خوبی بپزد و عطر و طعمهایش با هم ترکیب شوند، محتوای شما هم نیاز به دقت و صبر دارد تا تأثیر مطلوبش را بگذارد.
مرحله چهارم: سرو غذا
زمان آن رسیده است که غذای خوشمزهتان را سرو کنید. محتوای شما باید طوری ارائه شود که مخاطب نتواند از آن چشم بردارد؛ همانطور که یک غذای خوب، نه تنها باید خوشمزه باشد، بلکه باید چشمنواز هم باشد.
مرحله پنجم: بازخورد و تکرار
در نهایت، همانطور که یک آشپز از بازخوردهای مهمانانش استفاده میکند تا در دفعات بعدی بهتر عمل کند، شما هم باید از نظرات مخاطبانتان برای بهبود محتوای بعدیتان استفاده کنید.
تولید محتوا پروسهای است که در آن شما به عنوان یک آشپز ماهر، با استفاده از بهترین مواد اولیه کلمات، تصاویر، و ایدهها، آثاری خلق میکنید که میتوانند مخاطبانتان را از لحاظ فکری و احساسی تغذیه کنند و تجربهای دلپذیر و به یادماندنی را برایشان به ارمغان بیاورند.
تولید محتوا با تبلیغات چه فرقی دارد؟
تبلیغ یعنی معرفی کردن یکطرفه چیزی به مخاطب. چرا میگوییم یکطرفه؟
وقتی آگهی تبلیغاتی محصولی از تلوزین پخش میشود، بیننده صرفاً با آن محصول آشنا میشود و تمام. نقش مشارکتی مخاطب محدود به دیدن و شناختن است. اما این روش مدتهاست که ارزش و اعتبارش را از دست داده. حالا صاحبان کسبوکارها فهمیدهاند که برای برنده شدن، به چیزی بیشتر از حرف زدن یکطرفه نیاز دارند. اینجاست که تولید محتوا وارد عمل میشود و تعامل، گفتوگو و مشارکت دوطرفه بین تولیدکننده و مصرفکننده را مطرح میکند.
تاریخچه محتوا؛ ردپای تولید محتوا در گذر زمان
محتوا داستان جالبی دارد. تاریخچه Content از دوران باستان و نقشهای روی دیوار غارها شروع میشود تا امروز که صفحههای دیجیتالی متنها را به ما نشان میدهند و اطلاعات به چشمبرهمزدنی در اختیارمان قرار میگیرند. میخواهیم با هم به سفری در دل زمان برویم و ببینیم که محتوا چطور محتوا شد. آمادهاید؟
شروع داستان و دوران باستان:
بیایید ساعت زمان را به عقب بچرخانیم و به دورانی برویم که کلمات هنوز بر روی کاغذ نیامده بودند. دیوارههای غارها شاهد نخستین داستانهای بشریت بودند. تصاویری از شکار و مراسم مذهبی که روی سنگ حک شدهاند، اولین نمونههای تولید محتوا هستند. این تصاویر نه تنها اطلاعاتی از زندگی روزمره به ما میدهند، بلکه حس و حال و اعتقادات آن دوران را نیز منعکس میکنند.
پیشروی به دوران باستان میانه
با گذشت زمان، نوشتار پا به عرصه گذاشت. لوحهای گلی سومریها، پاپیروسهای مصری و سپس کتیبهها و نسخ خطی، همه و همه نشاندهنده تکامل تولید محتوا هستند. هر کدام از اینها رسالتی داشند؛ از ثبت تاریخ و قوانین، تا روایت اساطیر و ادبیات.
قدم در عصر رنسانس
با رسیدن به عصر رنسانس، تولید محتوا شکوفا شد. چاپخانهها بهوجو آمدند و باعث شدند دانش و اطلاعات به دست عموم برسد. دیگر نیازی به کاتبها نبود، چرا که کتابها میتوانستند با تیراژ بالا و بهسرعت چاپ شوند.
انقلاب صنعتی و تولید انبوه
با آمدن انقلاب صنعتی، روزنامهها و مجلات گسترش یافتند. تولید محتوا دیگر فقط محدود به داستان و شعر نبود، بلکه اخبار، گزارشها و تبلیغات هم به آن اضافه شدند. محتوا به ابزاری برای تحریک فکر و بحثهای عمومی تبدیل شد.
عصر دیجیتال و انفجار اطلاعات
و امروز، در عصر دیجیتال، محتوا به سرعت برق و باد تولید، توزیع و مصرف میشود. از بلاگها و پادکستها گرفته تا ویدئوهای وایرال و پستهای شبکههای اجتماعی، هر کسی میتواند تولیدکننده محتوا باشد. و این همان جایی است که ما ایستادهایم: روی یک سیاره پر از دادههای دیجیتالی که در هر ثانیه از هر نقطهای در حال پخش است.
چه کسانی به محتوا نیاز دارند؟
تقریباً هر کسبوکاری که میخواهد در فضای آنلاین دیده شود و با مشتریان خود ارتباط برقرار کند. محتوا ابزاری است برای جذب، آموزش، و حفظ مشتریان. محتوا مثل آب، برای رویش و رشد هر کسبوکاری لازم است. محتوا روح کسبوکار شماست، و بدون روح، بدن پوچ و بیجان است. بیایید ببینیم چه کسب و کارهایی به محتوا نیاز دارند:
- فروشگاههای آنلاین: بدون محتوای جذاب، محصولات شما تنها در یک صفحه وب گم میشوند.
- رستورانها و کافهها: داستان پشت یک غذای خوشمزه میتواند مشتری را بیش از طعم آن جذب کند.
- مشاوران و متخصصان: مردم دوست دارند بدانند که قرار است با کی سر و کار داشته باشند. محتوایی که شما را به عنوان یک متخصص معرفی میکند، میتواند اعتماد و اعتبار شما را چندین برابر کند.
- استارتآپها: برای یک شرکت نوپا، داستانپردازی در مورد ماموریت و چشماندازشان میتواند همچون نقشه گنجی باشد که سرمایهگذاران و مشتریان را به سمتشان هدایت میکند.
چرا تولید محتوا مهم است؟
هدف اصلی از تولید محتوا ایجاد ارتباط با کاربران گوگل و سایر موتورهای جستوجویی است که کاربران میخواهند با کمک آنها جواب سؤالاتشان را بگیرند. زمانی که محتوای شما در یک وبسایت یا رسانه اجتماعی منتشر میشود، یک پل ارتباطی بین شما و کاربران ساخته میشود. تولید محتوا شامل تمام مراحلی است که این پل ارتباطی را میسازد. محتوای ارزشمند یکی از مهمترین دارایی کسب و کارها بشمار میرود و همین موضوع باعث میشود آدمها برای محتوای درجه یک و معتبر سر و دست بشکنند.
Content پایه و اساس دیجیتال مارکتینگ است. محتوا به شما اجاره میدهد تا هدف و پیام خود را به شکلهای مختلف به مشتریان بالقوه، بازدیدکنندگان تصادفی و حتی خوانندگان وبسایتهای دیگر برسانید. محتوا کاری میکند تا با ایجاد آگاهی از برند خود، کاربر را تشویق کنید تا به شما پول پرداخت کند. در نتیجه، تولید آگاهانه محتوایی که مفید و در عین حال جذاب باشد، اعتماد مخاطبان را جلب میکند و آنها را از یک بازدیدکننده ساده به یک مشتری وفادار تبدیل میکند.
موافقید مزایای محتوا را بهصورت موردی هم بررسی کنیم؟
- درآمدزایی از خود محتوا: محتوای خوب مثل یک فروشگاه همیشه باز است که مشتریان را به سمت خود میکشاند.
- جذب مشتری: محتوا دعوتنامهای است برای مهمانی که در آن محصولات شما ستارههای شب هستند.
- هزینهای اندک: در مقایسه با روشهای سنتی تبلیغات، محتوا پول کمتری از جیب شما درمیآورد.
- ساختن اعتبار: یک محتوای خوب شما را از یک فروشنده به یک مشاور قابل اعتماد تبدیل میکند.
- قابل اندازهگیری: با ابزارهای آنالیز دیجیتال، میتوانید ببینید که محتوایتان چه نتیجهای داشته است.
- وفاداری مشتریان: محتوای خوب مثل یک دوست خوب است که مشتریان همیشه دوست دارند دوباره به دیدنش بروند.
کسبوکاری به اسم محتوا
بله درست است. محتوا خودش کسبوکار است و فضایی پویا و هیجانانگیز را برای افراد خلاق و باانگیزه فراهم میکند؛ افرادی که دوست دارند دانش و تجاربشان را با جهان به اشترک بگذارند. اما این کسب و کار جذاب چطور عمل میکند؟ بیایید با یک مثال ساده شروع کنیم:
تصور کنید کافیشاپ کوچکی دارید. مشتریان برای چه به شما مراجعه میکنند؟ قهوه؟ محیط؟ یا موسیقی دلنشینی که پخش میکنید؟ حالا تصور کنید در دنیای دیجیتال، کافیشاپ شما یک وبسایت یا صفحه اجتماعی است و هرکدام از این موارد، نوعی از محتوا هستند. محتوا میتواند متنی جذاب، تصویری خلاقانه، ویدئویی تعاملی، یا پادکستی فکربرانگیز باشد. مشتریان شما به خاطر این محتواها به شما بازمیگردند.
اینجاست که محتوا به عنوان کسبوکار به میدان میآید. وبسایتهایی مانند متمم در ایران، که محتوای باارزش خود را در قالب اشتراکهای ماهانه عرضه میکنند، نمونهای از این مدل کسب و کار هستند. از طرف دیگر، کانالها و صفحات پرطرفدار در شبکههای اجتماعی با جذب سفارشات تبلیغاتی، درآمدزایی میکنند.
شغل تولید محتوا چیست؟
خب حالا که محتوا انقدر طرفدار دارد، بد نیست با شغل تولید محتوا هم آشنا شویم. الان که مشغول خواندن این متن هستید، تقاضا برای محتوای باکیفیت بیشتر از همیشه است. افرادی که در این حوزه مشغول به کار هستند، میتوانند نقشهای متفاوتی داشته باشند - از نویسندگی و ویرایش تا طراحی گرافیکی، تولید ویدئو و پادکست. برخی به صورت فریلنسر دورکاری کار میکنند و برخی دیگر به صورت حضوری در شرکتهای بزرگ مشغول کارند. شغل تولید محتوا یعنی کار کردن در اساسیترین قسمت هرم دیجیتال مارکتینگ. محتوانویسان پایههای یک تیم بازاریابی قوی هستند.
مسیر پیش روی شما به عنوان کارشناس تولید محتوا
اگر میخواهید در این حوزه پیشرفت کنید، یادگیری مهارتهای تخصصی، دنبال کردن آموزشها، و کسب تجربه از طریق پروژههای واقعی ضروری است و به آینده شغلی تولید محتوا کمک میکند. اگر دوست دارید وارد این حوزه کاری شودید و دانشتان را بیشتر کنید، یک محتوا مدرسه و محل کار شماست. ما به شما کمک میکنیم تا در این مسیر پیشرفت کنید و به یک نیروی حرفهای تبدیل شوید.
چگونه تولید محتوا کنیم؟
میزان تعامل مخاطب با محتوای تولید شده نه تنها نشاندهنده رضایت خواننده از محتواست، بلکه به افزایش مدت زمان حضور کاربران در وبسایت کمک کرده و بر بهبود سئوی سایت تأثیر مثبتی دارد. برای دستیابی به موفقیت در تولید محتوا، بهرهگیری از تکنیکها و استراتژیهای زیر مفید خواهد بود:
- پیگیری مداوم محتوای وبسایتهای موفق:
همواره در جستجوی مطالب مفید و جذاب باشید و لینکهای مطالب کلیدی را به همراه موضوعات آنها ذخیره کنید. این امر به شما کمک میکند تا دید وسیعتری نسبت به انواع محتوا داشته باشید. - شناسایی و دنبال کردن نویسندگان برجسته در حوزه صنعت خود:
شناسایی چند نویسنده ماهر که در تولید محتوا در حوزه تخصصی شما برجسته هستند و دارای سبک نوشتاری جذابی میباشند، میتواند به شما در ارتقاء مهارتهای نگارشی کمک کند. مطالعه مداوم نوشتههای آنها میتواند توانایی شما در خلق محتواهای جذاب را تقویت کند.
عدم توجه به محتوا از سوی مخاطبان لزوماً به معنای بیفایده بودن محتوای شما نیست. گاهی اوقات، این مسئله نشاندهنده آن است که در تولید محتوا به اصولی که میتواند مخاطب را بیشتر جذب کند، توجه نکردهاید.
تکنیک اول: اهمیت حیاتی جمله ابتدایی در جلب توجه خواننده:
مطالعه مانند سفری است که با هر کلمه گامی به پیش برمیداریم. همچون سفر، ابتدای مسیر (جمله اول) نقش حیاتی در مشخص کردن جهت و شور و شوق سفر دارد. اگر جمله نخست مانند موتوری قدرتمند، کنجکاوی را برانگیزاند، خواننده مشتاقانه به مسیر ادامه میدهد و تا انتهای محتوا پیش میرود. این جمله همچون نیرویی است که خواننده را درگیر میکند و او را به سمت پایان محتوا سوق میدهد.
تکنیکهای مؤثر برای نگارش جمله اول:
- نوشتار کوتاه و پرمعنا:
در دنیای نویسندگان ماهر، جملات ابتدایی معمولاً کوتاه و پرمعنا هستند. این کوتاهی به جمله قدرت میبخشد و مانند چراغی در تاریکی، خواننده را به سمت خود جذب میکند. - استفاده از فنون گفتگو:
آغاز متن با یک گفتگوی زنده و پویا، چه به صورت دیالوگ یا مکالمه مستقیم با خواننده، میتواند محتوای شما را زنده و جذابتر سازد. این شیوه خواننده را در میانه مکالمه قرار میدهد و حسی از مشارکت و صمیمیت ایجاد میکند. - به کارگیری جملات ابهامآمیز یا سوالبرانگیز:
اگر جمله نخست شما حاوی یک پرسش یا ابهام باشد، خواننده برای کشف پاسخ یا روشن شدن ابهام به خواندن ادامه مطلب ترغیب میشود. این روش مانند یک معما عمل میکند که خواننده را به کاوش وادار میسازد.
تکنیک دوم: استادی در هنر نگارش پاراگراف اول
پاراگراف اول محتوا، بهویژه در نوشتههایی با اهداف آموزشی، نقش کلیدی در معرفی و فراهم کردن زمینه بحث اصلی دارد. در این بخش، اهمیت است تا مخاطب را با چارچوب کلی موضوع آشنا ساخته و نشان دهید که چه اطلاعات مفیدی را در ادامه خواهد یافت. نگارشی جذاب و هدفمند در این بخش، مسیر خواننده را برای درک بهتر و جامعتر موضوع هموار میکند.
در محتوای بازاریابی، این قانون گاهی ممکن است کاملاً متفاوت باشد. در این نوع نوشتهها، اگرچه هدایت مخاطب به سمت موضوع اصلی ضروری است، اما رویکرد نوشتار ممکن است متفاوت باشد. در اینجا، کلید موفقیت این است که محتوا را به گونهای هدایت کنید که خواننده بدون سردرگمی، از مسیر طراحی شده شما پیروی کند و به تدریج با محتوای اصلی آشنا شود.
تکنیک سوم: تقویت جذابیت محتوا از طریق ارتباط فردی با خواننده
هنر انتشار محتوا در برقراری یک پیوند قوی و صمیمانه با خواننده نهفته است. هدف شما باید ایجاد یک ارتباط مؤثر و دوستانه با مخاطب باشد، چرا که این امر به خواننده احساس ارزشمندی و درک شدن را میدهد. زمانی خواننده به محتوای شما وفادار میشود که احساس کند شما به دنبال برقراری ارتباط واقعی و انسانی هستید.
برای برقراری این نوع ارتباط مؤثر، تصور کنید با یک فرد خاص صحبت میکنید و سعی کنید او را با جزئیاتی چون شغل، سن و علایقش تجسم کنید. این تصور به شما کمک میکند تا محتوایی بنویسید که با ذهنیت و نیازهای خواننده هماهنگ باشد.
برای افزایش جذابیت محتوا، به این نکات توجه کنید:
- فضای سفید در نوشتار:
استفاده از فضای سفید بین پاراگرافها به خواننده کمک میکند تا مطلب را با تمرکز بیشتری دنبال کند و از خستگی چشم او جلوگیری میشود. - استفاده از زبان ساده و روان:
به یاد داشته باشید که هدف نهایی شما جذب خواننده و انتقال پیام است، نه نمایش دانش لغوی. پس از کلمات ساده و ملموس استفاده کنید. - خطاب قرار دادن خواننده با ضمیر دوم شخص:
این روش به خواننده حس توجه و اهمیت میدهد و او را به ادامه خواندن تشویق میکند. - هماهنگی محتوا با ذهنیت خواننده:
برای ایجاد این هماهنگی، باید تصوری دقیق از مخاطب داشته باشید. در صورت امکان، با تحقیقات بازار، مخاطبان خود را بهتر بشناسید و از عبارات و مفاهیمی استفاده کنید که با ذهنیت آنها هماهنگ باشد. این امر باعث میشود خواننده با محتوای شما ارتباط عمیقتری برقرار کند.
تکنیک چهارم: ایجاد کنجکاوی به عنوان محرک مطالعه
ایجاد کنجکاوی در خواننده یکی از تکنیکهای کلیدی برای تشویق وی به پیگیری محتوا تا پایان است. با طرح پرسشها و ایجاد حس کنجکاوی میتوانید خواننده را در گیر و دار مطلب خود نگه دارید. این امر به ویژه در صورت عدم استفاده از عنصر کنجکاوی حیاتی است، چرا که بدون این مولفه خواننده ممکن است سریعاً علاقه خود را از دست بدهد و مطالعه را نیمهکاره رها کند.
استفاده از تئوری «دانه کنجکاوی» میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. این رویکرد شامل قرار دادن جملات کوتاه و تحریکآمیز در پایان هر چند پاراگراف است که به خواننده دلیلی برای ادامه دادن خواندن میدهد. مثالهایی از این جملات میتوانند شامل عباراتی چون «بگذارید توضیح دهم!»، «در واقع دلایل زیادی وجود دارد!»، «حالا به قسمت هیجانانگیز داستان رسیدیم»، «ما این پایان ماجرا نبود»، و «ما تسلیم نشدیم» باشند. این جملات به خواننده دلیلی برای ادامه خواندن میدهند و محتوای شما را برای آنها جذابتر میکنند.
تکنیک پنجم: پیشبینی و پاسخگویی به سوالات خواننده در مسیر نگارش
هنگام نوشتن محتوا، همواره خود را در جایگاه خواننده قرار دهید و به این فکر کنید که با مطالعه مطلب، چه پرسشهایی ممکن است برای او پیش آید. این امر به ویژه در هنگام معرفی محصولات و خدمات حائز اهمیت است. تلاش کنید به طور پیشبینیشده به این پرسشها پاسخ دهید و اطلاعات مفید و دقیقی را در محتوای خود بگنجانید.
پاسخدهی به سوالات احتمالی خواننده نشاندهنده درک عمیق شما از نیازها و انتظارات اوست. این امر به خواننده احساس ارزشمندی میدهد و به او کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتری به تصمیمگیری بپردازد. در نهایت، محتوایی که همیشه یک گام جلوتر از فکر خواننده باشد، جذابیت بیشتری خواهد داشت و خواننده را به دنبال خود میکشاند.
تکنیک ششم: تاثیرگذاری اعداد در محتوا
ٰبر اساس تحقیقات انجام شده در مدرسه کسبوکار استنفورد، بهکارگیری اعداد، بهویژه در عناوین محتوا، تاثیر قابل توجهی بر جلب توجه خواننده دارد. نمایش اعداد به صورت رقمی (به جای نوشتن آنها به صورت کلمه) میتواند توجه بیشتری را به خود جلب کند. این رویکرد باعث میشود عناوین شما ملموستر، دقیقتر و قابل توجهتر به نظر برسند.
علاوه بر این، آمارها نشان میدهند که استفاده از اعداد بزرگتر در عنوانها میتواند به افزایش نرخ کلیک (CTR) کمک کند. این امر مخصوصاً در عناوینی که شامل فهرستها یا ارائه تعداد مشخصی از نکات هستند، بسیار مؤثر است. به عنوان مثال، عنوان "10 راهکار برای بهبود سئوی وبسایت شما" به مراتب جذابتر از "چند راهکار برای بهبود سئوی وبسایت شما" است.
در نتیجه، استفاده هوشمندانه و مؤثر از اعداد میتواند به تقویت پیام شما کمک کرده و خوانندگان بیشتری را به سمت محتوای شما جذب کند.
تکنیک هفتم:استفاده از کلمات منفی برای جلب توجه در محتوا:
پستهایی با عناوین منفی، بیشترین توجه و اشتراکگذاری را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص میدهند. این نتایج نشان میدهند که استفاده از کلمات منفی، بهویژه در عنوان محتوا، میتواند توجه مخاطبان را به شکل قابل توجهی جلب کند.
مثلا: «10 کاری که نباید قبل از عمل بینی انجام دهید!!»
این نوع عنوانبندی نه تنها توجه خواننده را جلب میکند، بلکه حس کنجکاوی و تمایل به کشف محتوای پشت این عنوان منفی را نیز برمیانگیزد. استفاده از این شیوه نوشتاری میتواند برای خلق محتوایی که خواننده را به چالش میکشد و او را وادار به تفکر و بررسی بیشتر میکند، بسیار مؤثر باشد. این نوع محتوا علاوه بر جلب توجه، به ایجاد بحث و گفتگو در میان مخاطبان نیز کمک میکند و میتواند به گسترش دامنه نفوذ شما در شبکههای اجتماعی منجر شود.
تکنیک هشتم: استراتژی خلاقیت در محتوانویسی و خلق اثری بینظیر
فکر کردن خلاقانه و خارج از معمول، مسیری است برای تبدیل محتوای شما به یک شاهکار هنری. این رویکرد نه تنها توجه مخاطبان را به خود جلب میکند، بلکه آنها را مشتاق به کاوش و درک بیشتر محتوای شما میسازد. بر اساس مطالعات در حوزه روانشناسی، اثربخشی محتوایی که ناگهانی و غیرمنتظره است، به مراتب بیشتر از محتوایی است که قابل پیشبینی به نظر میرسد.
بنابراین، بهرهگیری از عنصر شگفتزدگی در محتوا یکی از قدرتمندترین راهکارهای جلب توجه مخاطب است. حتی اگر مخاطب در ابتدا علاقهای به موضوع شما نداشته باشد یا موضوع دیگری را ترجیح دهد، نوآوری و تازگی در نگارش شما میتواند توجه او را به طور قابل ملاحظهای جذب کند. خلق محتوایی که هیجان و تعجب را برانگیزد، نه تنها توجه مخاطب را به خود جلب میکند بلکه باعث میشود که آنها تجربهای به یادماندنی از خواندن مطلب شما داشته باشند.
تکنیک نهم: هنر فشردهسازی و ویرایش محتوا
ویرایش یکی از مهمترین بخشهای کار یک کپیرایتر است. نویسندگان حرفهای به خوبی میدانند که ویرایش متن به معنای فراتر از اصلاح غلطهای املایی و نگارشی است؛ این فرآیند شامل بازنگری و تصفیه محتوا به منظور انتقال دقیقتر و موثرتر پیام است.
در طول فرآیند ویرایش، کپیرایترها متون خود را بارها میخوانند، بازنویسی میکنند و تلاش میکنند تا همان پیام اصلی را در قالب جملاتی کوتاهتر و فشردهتر بیان کنند. هدف این است که محتوا نه تنها دقیق و روان باشد، بلکه بتواند به گونهای موثر پیام را به مخاطب منتقل کند.
بسیاری از ویژگیهای موردنظر در محتوا ممکن است در دوره اولیه تولید محقق نشوند. اما با ویرایشهای مکرر و هدفمند، نویسنده میتواند محتوا را به سطحی برساند که هم پیام را به خوبی منتقل کند و هم مطلوبیت بصری و خوانایی بالایی داشته باشد. این روند میتواند تفاوت بین یک متن معمولی و یک اثر برجسته کپیرایتینگ را رقم بزند. برای کختصرنویسی دو راه را به شما پیشنهاد میکنیم:
- استفاده از تکنیک ترکیب جملات برای ایجاد پیامهای موجز و مؤثر
یکی از روشهای مؤثر برای مختصر نویسی در تولید محتوا، ترکیب کردن جملات و حفظ کلمات کلیدی است که منظور اصلی را به خوبی منتقل میکنند. این رویکرد نه تنها به کاهش طول متن کمک میکند، بلکه باعث میشود پیامهای اصلی با وضوح بیشتری به خواننده منتقل شوند. علاوه بر این، حذف افعال غیرضروری و استفاده از قرینهها نیز میتواند در افزایش کارایی و دقت محتوا مؤثر باشد. - پرهیز از استفاده بیش از حد کلمات تکراری و هممعنی
تکرار بیمورد کلمات و عبارات میتواند خواننده را خسته کرده و توجه او را از محتوا دور کند. بهتر است هنگام نوشتن، به دقت کلمات را انتخاب کنید و از تکرار بیمورد پرهیز کنید. استفاده از مترادفها و تنوع در انتخاب واژگان میتواند به جذابیت متن کمک کند و محتوای شما را پویا و خواندنی نگه دارد.
ادی شیلر، یکی از نویسندگان ماهر در حوزه کپیرایتینگ، در یکی از نوشتههای جذاب خود، این نکات را به خوبی به کار گرفته است. این نوشته، که به معرفی خود وی میپردازد، نمونهای برجسته از کپیرایتینگ حرفهای با جملات کوتاه و استفاده خلاقانه از تصاویر، گیفها و سایر عناصر بصری است که به خوبی با متن هماهنگ شدهاند.
ما باور داریم که محتوای خوب فقط یک ابزار نیست، بلکه یک هنر است؛ هنر برقراری ارتباط و تاثیرگذاری. ما در یک محتوا، محتوا را فراتر از کلمات میبینیم. برای ما، محتوا یعنی خلق تجربهای فراموشنشدنی برای مخاطبانمان. محتوا یعنی الهامبخشی، یعنی تکاندادن و تغییردادن.
پس اگر میخواهید محتواهایتان واقعا کاری از پیش ببرند و نتیجه بدهند، بیایید با هم این هنر را یاد بگیریم.بیایید با هم محتواهایی بسازیم که ارزش تولید میکنند.